روزهای تلخ من یعنـــــی…
یهـ عمر تلاش کنی شاه بشی
امــ ــا بعد بفهمی
بی بی دلت
دلدادهـ ی ســـــــــــــــربازه !!!
از لبخندت براي تغيير دنيا استفاده كن...مگذار دنيا لبخندت را تغيير دهد!
یکی قشنگی منظره رومیبینه ویکی کثیفی پنجره!این تویی که تصمیم میگیری چی ببینی. امیدوارم همیشه قشنگ ببینی حتی ازپشت پنجره ی کثیف!!!
حآل و احوآلمآن عآليست.....
هرروز گآومآن ميزآيد امآ......
مرغمآن تخم نميگذآرد....!!!!
یادش بخیر. زمان ما هر کی می خواست جوک تعریف کنه جوکس این بود:
اولی: اگه ادیسون برقو اختراع نمی کرد چی می شد؟ دومی: خب معلومه یکی دیگه اختراع می کرد.
غش غش هم می خندیدیم
اقا* (*چرا همیشه می گن اقا نمی گن خانم؟) یه گلدون افتاد رو سرم آخ. بردنم بیمارستان و سرمو بستن بابام منو می بینه میزنه زیره گریه. ذوق مرگ کنان می گم مرد که گریه نمی کنه :) می گه خفه شو. منم خفه میشم. بابامم همینطور گریه می کنه تا خانم پرستار مهربون :) بابامو می ندازه بیرون. اینقدر ذوق مرگ بودم که به پرستاره گفتم میبینی بابام چقدر دوستم داره. اونم گفت به من چه. :آ
خلاصه مارو ذوق مرگ کنان اوردن خونه. دیدم بابام داره با خودش حرف می زنه. بله داشت با خودش می گفت بچم سرش شیکسته حالا پسه کله کی بزنم. کاش کمر میشکست.
هیچی دیگه ذوق مرگم تموم شد و نیشمم بسته. رفتیم خوابیدیم :(
عاغا من خیلی خوابم سنگینه دیشبم گرفته بودم خوابیده بودم مامان و بابام هم قرار بود شب خونه خواهرم بمونن
نگو بابام شب برگشته دیده من رو زمین خوابیدم بدون بالش و اینا یهو نه گذاشته نه ورداشته ذارت خابوند تو گوشم منم عین جن زده ها می گم چی شده
با جدیت وایستاده بالا سرم می گه فکر کردم مردی :\
آخه پدر من مرده بودم هم که جون به سرم کردی که
د آخه عزیز من یه مرگ راحتم نمی تونیم داشته باشیم والا به غرعان
حالا اینا به کنار اول بیا ببین نفس می کشم بعد بزن تو گوشم
می خوای تلافی کنی چرا بهونه میاری
من :|
بابام :)
انتقام :^
تعداد صفحات : 104