loading...
سایت متفاوت جیز میز | دانلود
Jizmiz بازدید : 543 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

مـامـانم میـگـه وقــتی که مـن بـچه بــودم ، مـوقـعـی کـه بارون مـیـومـد و تــو چـاله ها آب جـمـع مـیشد مـن مـیـرفـتـم اون آبـــا رو میـخـوردیم :| ، واسه همینه که انـقدر خـل و چـل بـار اومـدم!
خـو مـادر مـن وقـتی بـهـت میـگم مـنو از پـرورشگاه آوردین چرا بر مـیـخـوره بــهت؟
مادر افشا کننده ی حـقایـقـه دارم من؟



بابام خدا عمرش بده 45 سالشه تازه يادش افتاده بره مو بکاره.
حالا من که 21 سالمه داره موهام ميريزه برگشته بهم ميگه من ديگه روم نميشه دنبال تو جايي بيام.
آخه شما بگين من بهش چي بگم؟
آفا قضیه اون دیوار بتونی چی بود؟ منم یکی میخوام البته دو لا باشه لدفن
باباي پسر دوسته دارم من؟



مردم اگه یه دختر کور و کچل وزشت وخنگ و... داشته باشن جلو دومادشون همچین از دخترشون تعریف میکنن که دوماده حس کنه از این بهتر گیرش نمیومده.
مامان ما هر وخ نامزدم میاد میشینه از سوتی هام وعیب و ایراد هام میگه. حالا دیشب میگه: بنظرم دهن مریم خیلی گشاد شده. حالا جالب اینجاس که از نامزدم هم نظر خواهی میکنه! بابام هم میگه : آره وقتی میخنده 32 تا دندونش همزمان دیده میشه!
از دیشب تاحالا نشستم جلو آینه هی به دهنم نگاه میکنم.ولی بخدا گشاد نیس!چرا اینا اینجوری میگن؟
افسردگی گرفتم!
ننه بابای آدم ضایه کنه من دارم!



سر کلاس میکرو نشسته بودیم استادمون شروع کرد از بچه های کاردانی بد گفتن : این کاردانیا بچه ان همشون و انقدرررررررررم بی تربیت تشریف دارن و همشونم دهه هفتادین !!!!!!!!
حالا ما نصف کلاس همه دهه هفتادی به هم نیگا میکردیم هیچی من به دوستم که اونم هفتادیه گفتم : آره این دهه هفتادیا اصلن آدم نیستن !
خیلی بچه های بدین ! خلاصه هر کی ی چیزی به دهه هفتادیا گفت !!!!!!!!!!!!!!!!!!
من
دهه هفتادیا
کارشناسیای هفتادی !!!!!
استادموووووووووووون !!!!



مامانم اومده میگه:فیسبوک چیه؟
میگم کی بت گفته؟
میگه دخترخاله هات.
میگم من نمی دونم برو از خودشون بپرس.
میگه اره فک کردی من نمی دونم فیسبوک همون اینترنته:|
اخه الان من چی بگم؟



ما کنار خونمون (دقیقا چسبیده به خونمون) کافینت داریم نصف بیشتر فک و فامیلامونم توی محله ی ما زندگی می کنن کافینت ما بین دو تا دانشگاس ، مشتری زیاد داریم ، اونوقت این فک و فامیله کج و کوله ی ما با چادر معمولی و دمپایی پلاستیکی پا میشن میان کافینت ، حالا این هیچی
آخه من اون شلوار گل گلیاشونو کجای دلم بذارم
جلو ملت حیثیت واسه آدم نمیذارن



یه پسر عمو دارم تازه ترم اول دانشگاست
امروز اومده میگه یحیی اون دختره هس ک مانتو سفید پوشیده موهاشو رنگ کرده ریخته رو صورتش
من میگم کدوم
میگه خیلی خوشگله
ینی نمیشناسیش
من:از کجا بشناسم
کی هست حالا
میگه همکلاسیمه
من=|
میگم خب ک چی حالا
میگه امروز مخشو زدم
میگم چطوری
میگه بهش گفتم جزوتو بده
گفت الان کلاس دارم بعدشم باید برم بوشهر
من=|
در ادامه گفت دیگه مخشو زدم تمومه
فقط نمیدونم شمارمو چطوری بدم بهش
من ک از داشتن چنین فکو فامیلی ب خودم میبالم



اقا این پسر خاله ی من خیلی حاضر جواب و پرو یه روز به خالم گفتم این پسرتو ادب کن گفت هر وقت تو با ادب شدی کل پسرای فامیل با ادب میشن
دیگه هیچی تو زندگیم اینقد قشنگ قانع نشدم



اقا پدرم زنگ زده میگه: بیا شرکتم کارت دارم منم رفتم منشیش میگه اصلا امروز نیومده زنگ زدم میگم کجای میگه خونم میگم چرا این کارو کردی میگه تا تو باشی از لیوان من اب نخوری
اینم از پدر انتقام جو من
میترسم بفهمه از مسواکش استفاده کردم چیکار میکنه



اقا پدرم حالش بد بود گفت منو ببر دکتر منم حاضر شدم گذاشتمش تو ماشینش خواستم حرکت کنم محکم زد پشت گردنم گفت فکردی مریضم حالیم نیس پیاده شد گفت با ماشین تو میریم من تازه بنزین کردم توش کثافط
اینم از پدر پسر دوست من



چند روز وقت نکردم برم دانشگاه بعد از ی هفته رفتم ی دختره تو کلاسمونه اومده جلوم با حالت عصبانیت بهم میگه معلوم هست کجای نمیشه ی خبری بدی واقعا که ایییییش
فک کنم از این به بعد باید از کل برو بچ دانشگاه اجازه ورود و خروج بگیرم:دی:



این یه داستان واقعیه!... مامانم از صبح تا شب توی خونه تنهاس. شب از سر کار اومدم خونه کنترل تلویزون ورداشتم-خداوکیلی هنوو کانال عوض نکردمااا... مامانم میگه :وااااای دوباره اومدی خونه... اگه گذاشتین من یه فیلمو درست ببینم؟
من:o-0خو لامصب تو روزا چیکا میکنی خب پ؟ .
هیچی دیگه ترسیدم آه مادر بگیردمون کنترلو آروم گذاشتم زمین



 

پــارسال عـــمم یه خرده اضــافه وزن داش, مـــامــــان خـــانومـــــه منـــــم ســـرش درد میکنـــــه واســــه زنــداداش بــازی! بهـــم گف: امیـــــر امشــب میـــریم خونه عمــت بهش بگــــو چـــاق شدی عمـــــه؟!
مــــن: بیخیـــال مــامــان مـــن چیــکا دارم؟!
آقا میـــره به ایمـــان میگـــه!
رفتیــــم خونشــون ایمـــان یه کــاره برگــــش گف: مـــامـــان بالاخــــره قـــرار شد مـــن بــگم عمــــه چــــاقـــه یـــا امیــــــر؟!
»»»» دیـــــریـــــرییییییییریـــــــن! ««««
مـــامـــان: ای بـــی تربیت! ایمــــان عمت کجــاش چـــاقـــــه؟!
عمــم: راس میگــــه فدات شم, ایمـــان عمــــه از خـــاله پریســــات که چـــاق تر نیستــــم؟! :(
مـــامـــانم: پریســــا کـــی چـــاقــــه؟! چشات بزرگنمـــایی داره گلــــممممم!
مـــامـــان طلبکــاریت تو حلقــــم!!! :دی
مـــامـــانٍ شیــطونٍ داریـــــــــــم؟!



صبح از خواب بیدار شدم حاضر شم برم کلاس..
داداشمم بیدار کردم بره مدرسه ..
پاشده حاضر شه شلوارشو درآورد یکم به این ور و اوون ور نگاه کرد بعد نشست زل زد به یک جا !!
:|
هرچی بهش نگاه کردم دیدم انگار نه انگار !
رفتم بهش میگم چته ؟ پاشووو حاضر شو دیگه !
میگه هرجی فکر میکنم نمیدووونم میخواستم چیکار کنم! تو میدوونی ؟ داداش روان پریشه من دارم ؟! :|
بمیرم برات داداشم


 

عــاغــا امــروز رفتــم بــرای خــودم شــارژ بــگیرم از نــت
شــماره مــوبایل رو هــم میــشه وارد کــرد تــا شــارژ رو بــرات اس کنــه
هیـچی دیــگه اشــتبــاهــی شــماره مــوبایــلِ دختــر عــموی فرصــت طــلبم رو زدم
لامــصب ســر کــنکور نمــیتونست ایــنقد ســریع تــست بــزنه کــه هنــوز رمــز رو واســش اس نــکرده بــودم گــوشیــشو شــارژ کــرد:|
بــعد معــذرت خــواهی میــکنه میــگه فــک کــردم دوســت پــسرم واســم شــارژ فرســتاده:|
آخــه روانــی مــگه تــو شــماره دوســت پســرتو ســیو نــکــردی؟:|
جــــــــدا فــک و فامیــله مــن دارم؟

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3554
  • کل نظرات : 129
  • افراد آنلاین : 36
  • تعداد اعضا : 282
  • آی پی امروز : 33
  • آی پی دیروز : 705
  • بازدید امروز : 142
  • باردید دیروز : 5,961
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 142
  • بازدید ماه : 118,053
  • بازدید سال : 770,945
  • بازدید کلی : 5,151,939