نگران نباش! نمیشود دوستت نداشت
لجم هم بگیرد از دستت... دفترچه خاطراتم پر از فحش های عاشقانه میشود...!
یا منو دوست داری؟؟!
خیلی آروم گفتم: من خیلی وقته غرق شدم......
هر کی کوچیکیش دوچرخه داشته باید یادش باشه :))
بچه که بودیم می رفتیم از این بستنی لیوانیا میخریدیم و وختی میخوردیم لیوانشو میذاشتیم بین گلگیر و تایر تا وقتی که حرکت میکنیم صدا موتور گازی بده:llll
ینی هوش داشتیم در حد خوزه مورینیو :llll
هععععی بچه گیا یه دورانی داشتیم برا خودمون)":
میرفتیم از این آدامس 5 تومنی (که الان نسلشون منقرض شده) میخریدیم و خوب که میخوردیم و شیرینیش تموم میشد دوباره با یه حبه قند میخوردیمش و خوب که مخلوط میشد در میاوردیم و میذاشتیم تو یخچال برا دفعه بعد :lllll
ینی اصلاح الگوی مصرف بودیم در حد برج دبی :)))
خونمون مهمون اومد دیالوگ من و یکی از مهمونا رو ببینید:
مهمون:خوب تریف کن چه خبر؟
من:سلامتی همه چی .... وسط حرفم پا شد رفت توالت:lllll
از توالت اومد بیرون میگه داشتی میگفتی:)))
من:lllll هیچی دیگه کار و بار الحمدا... میگذره فقط .... یهو یکی از مهمونا گفت اگه اجازه بدید دیگه رفع زحمت کنیم:))
بعد دیدم یارو زودتر از همه رفت بیرون و کفشاشو پوشید و نشست تو ماشین و اصن از منم خدافظی نکرد :llll
ینی یه همچین فامیلایی هم داریم ما :ll
صدای باران زیبا ترین ترانه ی ” خداست “
که طنینش زندگی را برای ما زیبا تر می کند
نکند فقط به گل الوده ی کفش هایمان بیندیشیم . . .
تعداد صفحات : 86